تبیان، دستیار زندگی
هوری افغانستان با 652225 کیلومتر مربع در شرق ایران و شمال پاکستان قرار دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افغانستان را بشناسیم

جمهوری افغانستان با 652225 کیلومتر مربع در شرق ایران و شمال پاکستان قرار دارد.

افغانستان بخشی از فلات ایران بوده و حدود 75% آن را نقاط کوهستانی تشکیل می دهد. کوههای هندوکش با طول 600 کیلومتر در نواحی شمال و شرق آن کشیده شده است. جیحون (آمو دریا) هیرمند، کابل رود و هریرود از منابع آبی مهم این کشورند. افغانستان به دریا راه نداشته و محصور در خشکی است. آب و هوای آن گرم و خشک و متغیر می باشد. (1)

افغانستان

این سرزمین تا قبل از هیجدهم میلادی کشور واحدی نبود و در هزاره های دوم و اول ق.م مسیح تحت سکونت و اشغال اقوم آریائی در آمد.

نخستین باری که ذکری از افغان آمده، عنوان «آوه گانه » است که در گزارشهای مربوط به فتوحات مسلمین در سرزمین هندوکش می باشد معادل فارسی این لفظ سوارکار است و هر دو گروه پشتونها و تاجیکها را دربر می گیرد. اما کهنترین ذکر از هندوکش (سرزمین فعلی افغانستان) در زند اوستا بنام «باکتری » یعنی بلخ آمده است. در 329ق.م اسکندر این سرزمین را متصرف گردید و کوشانی ها که مدتها بر این ناحیه حکم رانی داشتند در 220 میلادی منقرض شدند.

در دوره بعدی یعنی اوایل قرن سوم و در زمان اردشیر اول، این سرزمین جزو امپراطوری ایران بود. فتح افغانستان توسط سپاه اسلام در سال 32 هجری (سال 652 میلادی) صورت گرفت و در دوره اقتدار عباسیان، مرو، بلخ و سمرقند - با وجود دوری از مرکز حکومت - از مراکز پرآوازه علمی بود در زمان سلطان محمود غزنوی این سرزمین رونق فزاینده ای یافت و شهر غزنه به عنوان مرکز آموزش و ایجاد حوزه های علمی قلمداد گردید. در 525ق.م غوریان شهر با شکوه غزنه را تصرف نموده و آنرا به آتش کشیدند. در 617ه.ق چنگیزخان به دره رود سند رسید و پس از آن شهر بی دفاع بلخ را مورد تجاوز شدید قرار داده، و تمامی اهالی آن را از دم تیغ گذرانید. در زمان شاهرخ میرزا فرزند تیمور، هرات مرکز مهم سیاسی بازرگانی و مرکز حکومت وی بود.

دوران تجاوز کمونیست ها بر این کشور مسلمان، دوران اسارت است زیرا امت مسلمان آن از اکثر حقوق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود محروم بود

از سال 1160ق ( 1747م) به بعد حکومت مستقل افغانستان را اعضای دو خانواده از طایفه ابدالی در دست داشتند. احمد خان ابدالی پس از قبل نادرشاه افشار، حکومت جدید را در افغانستان پدید آورد. (2) ولی با ضعف دولت قاجار و رقابت روسیه و انگلستان، انگلستان این کشور را به تصرف خود درآورد و تا سال 1298ش (1919م) در اختیار داشت.

در این حال امان الله خان روی کار آمد که افغانستان را یک کشور پادشاهی اعلام نمود و خود را پادشاه خواند و کلیه قراردادهایی را که با انگلستان منعقد شده بود، فسخ نمود. در سال 1929م با توطئه انگلیسی ها، محمد نادر خان که دست نشانده آنان بود روی کار آمد اما با ترور وی در سال 1932م، فرزند او ظاهر خان با نام محمد ظاهر شاه جانشین او گردید.

افغانستان

در 17 ژوئن 1973 هنگامی که شاه سرگرم دیدار از اروپا بود قانون اساسی ملغی و نظام پادشاهی در یک کودتای نظامی به رهبری داوود و با کمک جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان (3) منسوخ شد و خود داوود زمام امور را بدست گرفت و با اینکار بساط دیر پای سلطنت در افغانستان، با کودتایی آرام به نظام جمهوری تبدیل شد. با کودتای خونین مارکسیستی 27 آوریل 1978م (اردیبهشت 1357) توسط نور محمد ترکی از رهبران حزب تحریم شده دموکراتیک خلق افغانستان، بساط حکومت داوود خان برچیده شد. در اواخر سال 1357 هم تره کی پرچم افغانستان را تغییر داد و پرچم جدیدی که به پرچم شوری شباهت داشت جایگزین آن نمود، و عملا افغانستان جزو اقمار شوروی سابق قرار گرفت.

بلافاصله پس از کودتا، بازداشتهای دسته جمعی شکنجه و اعدامهای مخفی شروع شد، پلیس مخفی سیاسی تشکیل و مذهب مورد استهزاء قرار گرفت.

هنگامی که امت مسلمان افغانستان از روی کارآمدن نظام مارکسیستی با خبر شدند مبارزات گسترده ای را بر علیه آن آغاز نمودند، اوج گیری این مبارزات به حدی بود که تعداد بیشتری از پرسنل نظامی شوروی به افغانستان سرازیر شدند. در 14 سپتامبر 1979م (23 شهریور 1358) حفیظ الله امین بعنوان رئیس جمهور جدید قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1979 به بهانه حمایت از امین نیروهای مسلح شوروی بتدریج وارد افغانستان شدند اما قبل از تهاجم شوروی، رئیس جمهوری کشته شد. جانشین وی ببرک کارمل بود که در یک بیماری فرمایشی! در بهار سال 1365ش جای خود را به دکتر نجیب الله داد. با مقاومت شدید مردم مسلمان، در آوریل 1988م قراردادهای ژنو امضا شد و در فوریه 1989م نیروهای شوروی بطور کامل از افغانستان خارج شدند و در 14 آوریل 1992م دکتر نجیب الله استعفا داد و در دفتر سازمان ملل متحد در کابل پناه گرفت.

گرچه در پی مجاهدت طولانی مردم افغانستان پیمان ژنو میان پاکستان و افغانستان منعقد و به حضور نظامی 10 ساله شوروی در افغانستان خاتمه داد اما مکانیسم انتقال قدرت به مردم تقریبا مسکوت گزارده شد و یک حالت بلاتکلیفی در افغانستان حاکم بود

گرچه در پی مجاهدت طولانی مردم افغانستان پیمان ژنو میان پاکستان و افغانستان منعقد و به حضور نظامی 10 ساله شوروی در افغانستان خاتمه داد اما مکانیسم انتقال قدرت به مردم تقریبا مسکوت گزارده شد و یک حالت بلاتکلیفی در افغانستان حاکم بود. سازمان ملل در نظر داشت حک.مت بر اساس ابتکار عمل دبیر کل به شورای 15 نفره واگذار شود که با مخالفت برخی از جناحهای افغانی روبرو شد. سرانجام در پنجم اردیبهشت ماه سال 1371 پس از 13 سال استقامت لت سلحشور افغانستان و مبارزه نفس گیر نیروهای جهادی با تصرف شهر کابل بدست نیروهای مجاهد افغانی، سرزمین اسلامی آزاد شد، (4) و سران نیروهای مقاومت برای بدست گرفتن قدرت بر سر تشکیل یک شورای 51 نفره توافق کردند که رهبری ان را صبغت الله مجددی به عهده دارد به دنبال آن دولت موقتی بوجود امد که رئیس آن برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی افغانستان می باشد. از آن سوی گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان با تحریکاتی به تعرض نظامی بر علیه کابل دست زد تا سهم بیشتری در آینده افغانستان بدست بیاورد و در صدد است که با عملیات نظامی شدید انتقال قدرت به شورای مورد نظر او که در آن اکثریت با پشتونهاست صورت گیرد. وجود احمدشاه مسعود (مسعول شاخه نظامی جمعیت اسلامی افغانستان) در دولت جدید و بخاطر تاجیک بودن او، حکمتیار را نگران این موضوع کرده که این حرکت ممکن است به سلطه 200 ساله پشتونها در افغانستان پایان دهد.

افغانستان

از سوی دیگر «هاشمی لولنجی » از محققان شیعه و نویسنده کتاب «انقلاب اسلامی به روایت تحلیل » عقیده دارد شیعیان افغانستان که به 7 میلیون نفر بالغ می گردند و 25% کل سکنه افغانستان را تشکیل می دهند در نظام سیاسی جدید نقش کمتری دارند و نیز باید رسمیت یافته و مرزهای منطقه شیعه نشین که بر اساس نقشه ظاهر شاه عوض شده به جای اول بازگردد. (5) در ناحیه کرت سه و کوی سنگی افغانستان بین حزب شیعه (وحدت اسلامی) و گروه سنی (اتحاد اسلامی) درگیری هایی بوجود آمد زیرا حزب وحدت اسلامی ادعا دارد که در هیات دولت کنونی افغانستان، این حزب نماینده ای ندارد و خواستار سهیم شدن جمعیت شیعه «هزاره » در افغانستان است.

این بود اجمالی از تاریخ مملو از درد و رنج افغانستان، کشوری که مردمانش کمتر رایحه خوش آزادی را استشمام کرده است. ملت مسلمان این سرزمین هم در 40 سال تاریخ ستم شاهی و هم در 19 سال، سلطه دولتهای کمونیست بار فقر و ستم و اختناق، هجوم و چپاول بیگانه را بر دوش خود تحمل نموده است. دوران تجاوز کمونیست ها بر این کشور مسلمان، دوران اسارت است زیرا امت مسلمان آن از اکثر حقوق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود محروم بود.

هنگامی که امت مسلمان افغانستان از روی کارآمدن نظام مارکسیستی با خبر شدند مبارزات گسترده ای را بر علیه آن آغاز نمودند، اوج گیری این مبارزات به حدی بود که تعداد بیشتری از پرسنل نظامی شوروی به افغانستان سرازیر شدند

از عواقب وخیم تجاوز و سلطه گری بر این کشور اسلامی آواره شدن چندین میلیون افغانی است تا قبل از سال 1986 تعداد این آوارگان در خارج از کشور به 5 میلیون نفر رسید، پاکستان اعلام کرد 2200000 نفر آواره ثبت نام شده دارد، ایران اعلام کرد دو میلیون آواره افغانی وارد این کشور شده اند هزاران افغانی دیگر در اروپا، امریکا، هند و خاورمیانه پراکنده شدند در داخل کشور، حدود دو میلیون تن از روستاهای زادگاه خود به کوهستانها یا به کابل گریختند. میزان تلفات از سال 1979م بیش از یک میلیون تن برآورد شد. تا پایان سال 1986 حدود 50% جمعیت کشته یا تبعید و یا بع عنوان آواره داخلی جابجا شده بودند که در تاریخ، این رقم بی سابقه است.

بازگشت این حجم عظیم آواره که در برخی منابع رقمی معادل 45% کل جمعیت افغانستان گزارش شده خود از مصائب دیگر این کشور زخم خورده است. این زیر بنای اقتصادی جامعه افغانستان تحمل بازگشت چنین جمعیتی را دارد زیرا چندین سال آن را به ویرانه ای تبدیل نموده، مناطق کشاورزی پر از مین ها و بمب های منفجر نشده است که خطر مهمی برای آوارگان خواهد بود. (6)

افغانستان

بنا به نقل «محمد هادی » وزیر کشاورزی افغانستان، کشت غلات که قبل از جنگ و تجاوز در زمین هایی به مساحت 3872000 هکتار انجام می شد به 190000 هکتار تنزل یافته است میزان دامها از 25 میلیون راس به 20 میلیون راس رسیده و صادرات کشاورزی از 78% به 10% کاهش یافته است، جمعیت بخش کشاورزی از 71% به 20%رسیده است. (7)

حال که افغانستان وارث چنین سرزمین جنگ زده و تخریب شده است; باید همکاری اقوام و گروههای مختلف به بازسازی آن اقدام شود، گروهها و اقوام گوناگون باید مراقب این باشند که جهاد چندساله شان از باور اسلامی منشا می گرفت و حال که پیروزی را درآغوش گرفته اند باید وحدت خود را بر محور اسلام حفظ کنند و از تفرقه و تحزب ست بردارند و به خود متکی باشند.

مردم افغانستان از نژادهای گوناگون تشکیل شده اند که به دو دسته بزرگ تقسیم می گردند: نژاد سفید شامل پشتوها، تاجیک ها و نورستانیها و نژاد زرد شامل ترکها، تاتارها، مغولها و ازبکها. زبان رسمی مردم افغانستان فارسی دری و پشتو است.

بخش کشاورزی مهمترین بخش اقتصاد این کشور است که بیش از نیمی از درآمد ملی و 75% صاردات آن را تامین می نماید البته خشک سالی های شدید کشاورزی این منطقه را به صورت دیم است و به باران نیاز دارد به شدت تهدید می نماید

بخش کشاورزی مهمترین بخش اقتصاد این کشور است که بیش از نیمی از درآمد ملی و 75% صاردات آن را تامین می نماید البته خشک سالی های شدید کشاورزی این منطقه را به صورت دیم است و به باران نیاز دارد به شدت تهدید می نماید. انگور از محصولاتی است که آب و هوای افغانستان با آن سازگاری دارد. گندم و پنبه هم در افغانستان به عمل می آید. کشاورزان افغانی به دامداری هم اشتغال دارند و گوسفند قره گل که پوست آن شهرت جهانی دارد یکی از صادرات مهم آن است.

افغانستان ازنقطه نظر معادن نیز غنی است اما این ذخائر در نقاطی واقع شده اند که بدلیل مشکل حمل و نقل استخراج و استفاده از آنها با دشورایهای عمده ای توام است. در وضع فعلی ذخائر گاز اطراف مزار شریف که کل ذخیرهای آن به 3 میلیارد متر مکعب می رسد از مهمترین منابعمعدنی آن می باشد. مقداری از آن در کارخانه کود شیمیائی و برق مزار شریف استفاده می شود.

در استان بامیان منابع سنگ آهن وجود دارد اما بخش مهمی از این ذخائر در ارتفاعات واقع شده که هزینه استخراج آن زیاد است. صنایع دستی و ریسندگی در افغانستان رواج دارد. محصور بودن در خشکی و عدم دسترسی به دریاهای آزاد بر مشکلات اقتصادی این کشور افزوده است.

منبع: پایگاه حوزه

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور


پی نوشتها

1- دائرة المعارف جغرافیائی جهان جلد اول آسیا ترجمه دکتر جعفر جاویدفر - تهران سحاب.

(Mary louis clifford) ترجمه مرتضی اسعدی. 2- سرزمین و مردم افغانستان - مری لوئیس کلیفورد

3- حزب وطن که قبلاتحت عنوان حزب کمونیست شامل شاخه های پرچم و خلق، فعالیت می کرد و در دوران حاکمیت کمونیست ها قدرت زیادی در دست داشت که در تحولات اخیر منحل شد.

4- بازنگری در وقایع افغانستان، روزنامه جهان اسلام ش 307.

5- روزنامه اطلاعات ش 19557.

6- مساله پناهندگی - حمید نظرآبادی - دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، صفحات 164 و 165.

7- روزنامه جمهوری اسلامی ش 3822.