تبیان، دستیار زندگی

سیاست‌های اتحادیه‌ی اروپا در دوران پسابرجام

سرانجام برجام و اتحادیه اروپا

دلیلی که موافقان ادامه‌ی برجام برای اعتماد به اروپا اقامه می‌کنند، این مساله است که اتحادیه اروپا با توجه به بازار بِکر اقتصادی ایران، در پی بهره‌مندی و افزایش سطح منافع خود است و به دلیل جاه‌طلبی‌های ترامپ حاضر نیست به منافع اقتصادی خود لطمه بزند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
برجام
سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا وعده‌ی انتخاباتی خود مبنی بر خروج از توافق هسته‌ای با ایران را عملی کرده و وارد فاز جدیدی از تقابل با جمهوری اسلامی ایران شد. فارغ از تبعات و نتایجی که این اقدام ترامپ می‌تواند در عرصه‌ی بین‌المللی داشته باشد، باید توجه داشت که این اقدام از دو منظر حقوقی و سیاسی قابل بررسی بوده و از هر دو منظر محکومیت اقدام وی آشکار به نظر می‌رسد.

نگاه حقوقی-سیاسی به برجام

از منظر حقوقی، فارغ از اینکه برجام یک معاهده‌ی بین‌المللی با نظارت سازمان ملل متحد است، این توافق به موجب قطعنامه‌ی  2231 شورای امنیت الزام اجرایی داشته و اعلام خروج از آن در تقابل آشکار با قطعنامه‌ی شورای امنیت است. به لحاظ سیاسی نیز خروج یکجانبه‌ی آمریکا از این توافق‌نامه، عدم پایبندی این کشور به توافقات بین المللی خود محسوب می‌شود و طبیعتا موجب انزوای آن در افکار عمومی دنیا خواهد شد.

به طور کلی، افرادی که موافق ادامه‌ی برجام بدون آمریکا و با تکیه بر اتحادیه اروپا هستند معتقدند که ادامه‌ی این توافق‌نامه؛ متضمن منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و در استدلال برای امکان اعتماد به اروپا دلایلی را اقامه می‌کنند که در ذیل به صورت تفصیلی به بررسی و نقد آن‌ها می‌پردازیم:

1- دلیل اولی که موافقان ادامه برجام در امکان اعتماد به اروپا ارائه می‌دهند، این مساله است که اتحادیه اروپا با توجه به بازار بکر اقتصادی ایران در پی بهره‌مندی از منابع ایران به نفع خود است. البته به نظر می‌رسد این دلیل با توجه به دو موضوع زیر، عملا وجهه‌ای ندارد:

الف- در رد این دلیل می‌توان به آن اشاره کرد که حجم مبادلات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در مقایسه با حجم مبادلات اتحادیه اروپا با ایالات متحده رقمی ناچیز است و اگر اروپا بخواهد از منافع اقتصادی خود دفاع کند، عملا باید جانب احتیاط در رابطه با آمریکا را رعایت کند. در این زمینه باید توجه داشت که این اتحادیه در پاسخ به افزایش تعرفه‌های واردات فولاد از اتحادیه اروپا که چندی پیش از سوی ترامپ اعمال شد نیز واکنش منفعلانه‌ای نشان داده و سعی کرده است تا آمریکا را به عنوان بزرگترین شریک اقتصادی خود معرفی کند.

اتحادیه اروپا به دلیل حفظ هویت مستقل خود در برابر آمریکا از دنباله روی محض این کشور سر باز خواهد زد و سعی می کند جایگاه مستقل خود را به اثبات برساند.



ب- اساسا همین میزان شرکت‌های اروپایی که در ایران حضور دارند به دلیل ماهیت بین‌المللی خود بیش از آنکه تابع ماهیت کشور خود باشند، به طور مثال فرانسوی یا آلمانی محسوب شوند، تابع منافع اقتصادی جاری هستند که این منافع عمدتا در ارتباط با ایالات متحده تعریف می‌شود. در واقع این شرکت‌ها از بیم اِعمال محدودیت از سوی آمریکا همواره سعی در رعایت ملاحظات این کشور دارند.

در این زمینه می‌توان از اعلام خروج شرکت فرانسوی توتال از پروژه‌ی پارس جنوبی، انصراف شرکت آلمانی زیمنس از همکاری با ایران بعد از تحریم‌های آمریکا و تردید در واگذاری هواپیماهای فرانسوی ایرباس به ایران و مواردی از این دست اشاره کرد.

2- دلیل دومی که موافقان اعتماد به اروپا برای ادامه‌ی برجام به آن استناد می‌کنند، این مساله است که اتحادیه اروپا به دلیل حفظ هویت مستقل خود در برابر آمریکا از دنباله‌رویِ محض این کشور سر باز خواهد زد و سعی می‌کند جایگاه مستقل خود را به اثبات برساند. به نظر می‌رسد این دلیل نیز وجهه‌ی چندانی ندارد چرا که آنچه اساس روابط بین‌الملل در دنیای امروز را شکل می‌دهد؛ اصل قدرت است و باقی مسائل از جمله حفظ هویت و پرستیژ سیاسی، در اولویت‌های بعدی قرار دارند.

در این زمینه، اظهارات آنگلا مرکل صدراعظم آلمان قابل توجه می باشد که در توان اروپا برای حفظ برجام بدون حضور آمریکا ابراز تردید کرده بود.مرکل در این زمینه اظهار داشته بود: "اروپا نمی‌تواند به تنهایی خود را  به عنوان قدرت صلح نشان دهد. باید این مسئله مشخص شود که اصلا تا چه حد می‌توان از توافق هسته‌ای با ایران حمایت کرد در صورتی که قدرت بزرگ اقتصادی یعنی آمریکا دیگر در این راستا مشارکت نداشته باشد. ما نباید خود را قوی تر از آنچه هستیم نشان دهیم."


3- اما دلیل سومی که حامیان اتحادیه اروپا برای ادامه ی برجام اظهار می دارند این مساله است که هرچند آمریکا به دلیل اقدامات استکباری و مسبوق به سابقه خود اعتبار بین المللی خود را از دست داده اما اتحادیه اروپا در این زمینه وضعیت مطلوبی دارد و حاضر نیست پرستیژ بین المللی خود را در مورد پایبندی به معاهدات بین المللی از دست بدهد.این مورد نیز از درک نادرست استدلال کنندگان آن از روابط بین الملل ناشی می شود چرا که اساسا دولت ها در روابط بین الملل بر اساس منافع خود عمل می کنند و در واقع حفظ منافع خود را بر همه چیز مقدم می دانند.

در این زمینه باید توجه داشت حمایت این کشورها از کشتار و خونریزی در کشورهایی مانند یمن، فلسطین و... مساله ای است که به اندازه ی کافی به حیثیت بین المللی آنها در افکار عمومی دنیا لطمه زده و خود نیز از این مساله آگاهی دارند اما از آنجا که منافع این کشور ها در تداوم این کشتار ها می باشد از دست رفتن وجهه ی بین المللی خود را فدای آن کرده اند.در زمینه ی پایبندی به توافق هسته ای نیز این مساله صادق است در واقع اگر چنانچه شرایطی ایجاد شود که این کشورها نیز مانند آمریکا منافع خود را در خروج از برجام بدانند تعلل نخواهند کرد و پایبندی به تعهدات بین المللی مساله‌ای نیست که مانعی برای آنها در این راه محسوب شود.

به طور کلی با توجه به موارد فوق به نظر می رسد هیچ دلیل مستحکم و قانع کننده ای برای قطعیت پایبندی اتحادیه اروپا به برجام وجود نخواهد داشت و این همان مساله ای است که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی این اتحادیه با بیان اینکه "نمی‌توانیم هیچ تضمینی به ایران بدهیم»بر آن صحه گذاشته بود. در واقع به نظر می‌رسد هرچند در مقطع فعلی اتحادیه اروپا ظاهرا سعی در پایبندی به این قرارداد را دارد، اما حقیقتا نحوه‌ی ادامه‌ی این توافق در آینده با ابهامات جدی روبرو است.